جدول جو
جدول جو

معنی مجامعت کردن - جستجوی لغت در جدول جو

مجامعت کردن
(شَ خوا / خا تَ)
جماع کردن. مباشرت کردن. آرمیدن. نزدیکی کردن. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مجامعت شود
لغت نامه دهخدا
مجامعت کردن
آمیزش کردن، جماع کردن، نزدیکی کردن، مباشرت کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شَ خوا / خا گِ رِ تَ)
نیکویی کردن. خوشرفتاری کردن. مدارا کردن: هرگاه که دست یابند هیچ ابقا و مجاملت نکنند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 538). و رجوع به مجاملت و مجامله شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مجارات کردن
تصویر مجارات کردن
برابری کردن، رقابت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مراجعت کردن
تصویر مراجعت کردن
بازگشتن باز گشتن بر گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسارعت کردن
تصویر مسارعت کردن
شتاب کردن، پیشدستی کردن شتاب کردن تندشتافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسامحت کردن
تصویر مسامحت کردن
مسامحه کردن: در تقریر آن مواضع مسامحت کرد
فرهنگ لغت هوشیار
در پی کسی رفتن پیروی کردن کسی را: همه ما عروس و داماد را تا خانه داماد مشایعت کردیم، بدرقه کردن مسافر را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ممانعت کردن
تصویر ممانعت کردن
جلوگیری کردن از کاری بازداشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ممانعت کردن
تصویر ممانعت کردن
بازداشتن، جلوگیری کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ممانعت کردن
تصویر ممانعت کردن
Bar, Inhibit
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
Penalize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ممانعت کردن
تصویر ممانعت کردن
interdire, inhiber
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
pénaliser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
penalizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ممانعت کردن
تصویر ممانعت کردن
নিষেধ করা , বাধা দেয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
শাস্তি দেওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ممانعت کردن
تصویر ممانعت کردن
प्रतिबंधित करना , रोकना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
दंडित करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ممانعت کردن
تصویر ممانعت کردن
vietare, inibire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
penalizzare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ممانعت کردن
تصویر ممانعت کردن
prohibir, inhibir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
наказывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ممانعت کردن
تصویر ممانعت کردن
verbieten, hemmen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
straffen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ممانعت کردن
تصویر ممانعت کردن
verbieden, inhiberen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
карати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ممانعت کردن
تصویر ممانعت کردن
забороняти , гальмувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ممانعت کردن
تصویر ممانعت کردن
запрещать , ингибировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ممانعت کردن
تصویر ممانعت کردن
zabraniać, hamować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
bestrafen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ممانعت کردن
تصویر ممانعت کردن
banir, inibir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
penalizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مجازات کردن
تصویر مجازات کردن
menghukum
دیکشنری فارسی به اندونزیایی